اولین جمله❤❤❤
اولین جمله❤❤❤ سلام عشق کوچولوی مامان ...باور کن اصلا وقت ندارم الان هم شما خوابی دلم نیومد این پست رو نزارم
اول اینکه این چند شبها اذیت کردی و البته اذیت هم شدی از بدخوابی که به شکر خدا دو روزه دوباره افتادی روی روال و زود میخوابی البته زود که میگم ساعت11شبه ها و صبح هم تقریبا زود بیدار میشی البته به زورِ دایی جون
شما اولین جملتو گفتی 
هزار هزار آفرین البته الان 2 جمله میگی
ماما بی بی پی پی=مامان من تو بی بی پی پی کردم الهی فدات بشم که قبل از پی پی کردن خبرم میکنی و بعدش فوری میری جلو دستشویی و دنبال دمپاییهات و هی میگی پا پا...تا من پات کنم و ببرمت
و اما دومین جمله:آبی بِ آدا=آب بده به آیسا
الهی مامان فدای حرف زدنت بشه آخه چی کارت کنم الان حق دارم لِهت کنم یا نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
در حال حاضر تا شماره 
بلدی بشماری و البته مفهومش رو هم می دونی چون اگه از هر چیزی 2 تا دستت باشه میگی توتا=دوتا
اِک=یک
تو=دو
دِ=سه
کار خیلی بامزه ی این رروزهات که مامان مهناز عاشقشه و به من تاکید کردن که حتما بنویسم اینه که خیلی خودت رو مورد لطف خودت قرار میدی و در تمام شرایط:بازی ،شیر خوردن،لباس پوشیدن،حمام کردن،دستشویی ووودر حال ناز کردن خودت هستی 
دستت رو میکشی تو کف دست دیگت و هی میگی نا ههه ناههه این (ههه نفسِ عمیقه که بینش میکشی نمیدونستم چطور بیان کنم)
وای این نازکردنت تو حلق مامان آخه قربونت رفتم
تازه امروز به من گفتی ماما لایلا
اونوقت منم کُشتمت...به همین سادگی
بازیه مورد علاقه این روزهات اینه که پُشتی آشپزخونه رو میاری و روی مبل سُر سُره درست میکنی هی میری بالا میای پاییت تو این رفت و امدها هم میگی دَ=یعنی دست منو بگیرین
روزانه 5 الی 6 بار به قرار نیم ساعت تا45 دقیقه کارمونه چون هوا هم سرده و بیرون نمیتونم ببرمت دیگه دیگه...
اتفاق جالب انگیز دیگه اینه که شما این چند روزها هی پِستونکتو پاره میکنی و میای به من میگی ماما می می...من نگاه می می میکنم 
ای بابا پس چرا پاره شده این دختر شیطون تو این هفته4تا پِستونک خراب کرده
علتش رو نمیدونم...
و این برج مکعب که خیلی دوستش داری به زحمت میچینیو اگه جا به جا بزاری میگم غلطه آی غلطه و یاد گرفتی میگی نه نه و میخوای شعر غلط غلوط رو واست بخونم اشتباه میزاری تا میخونم درستش میکنی بعد دورش میچرخی صدا همه حیوونها رو در میاری سبزیجات رو هم هویج رو نش.ن میدی آخرش بعد از 3 بار دور چرخیدن میزنی و میریزش پایین و میگی او او
اینم پِستونکی که امروز تِرکوندیش
کاشکی بخره برای من بابایی
نزدیک عید یک ماهیِ طلایی
از همونا که صبح تا شب بیداره
میچرخه،آروم و قرار نداره
کاشکی بیاد و مهمون مابشه
سفره ی هفت سین ما زیبا بشه...
عید همه فسقلی ها مبارک...
سلا نیر جونم مرسی که با این حالت به منم سر میزنی ممنون از لطفت مواظب خودت و جوجه باش
