آیساآیسا، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 25 روز سن داره

❤❤آیسا، طلایی موهایت گندم زار من❤❤

آهای آهای قورقورک....عید همه مبارک

1393/1/12 16:13
نویسنده : مامانی
1,516 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گل قشنگم عیدت مبارک ایشالا همیشه سالم  و سربلند هزارها بهار زندگیت رو  با شادی جشن بگیری...

امسال قراربود بابامحمد و دایی جون و مامان مهناز با ما بیان شیراز که نشد حیف .... و چقدرم ناراحت شدیم ... بعد از سال تحویل که شما کلی رقصیدی تازه یاد گرفتی دستای قشنگتو  تکون میدی و این که nبار من سفره هفت سین چیدم و شما ترکوندیش بالاخره سال در ساعت 20:20 دقیقه تحویل شد و وارد سال 93 شدیم وعیدی و ماچ ماچ ....

مامان مهناز داشتند دعای تحویل سال رو میخوندن و شما با تعجب نگاه میکردی فدات بشم خیلی باحالی  .. صبح ساعت 11 به سمت شیراز حرکت کردیم تنهایی

شب که موندیم شه رضا که بعد از اصفهانه هتل منتظران که من و بابایی کلی ازش خاطره داریمخجالت

و ناهار رسیدیم شیراز خونه عمه و همه سورپرایز شدن وای که چی کردی از خوشحال اصلا نمیدونستی چی کار بکنی تو مدتی که شیراز بودیم نمیدونم بگم چقدر بهت خوش گذشت بهترین جای بازیت پله های خونه عمو بزرگیت بود که قُرق کرده بودی و نمیذاشتی کسی بره بالا یا بیاد پایین..خلاصه اینکه تو این مدت خیلی بهت خوش گذشت کلی هم نی نی های مختلف تو سِن های مختلف اصلا حال میکردی ها ...همش هم راه میرفتی میگفتی بیبی... باذوق و جیغ

آیسا جونم کلی کارای جالب میکنی که مهمترینش اینه که اسم همه رو صدا میکنی به عمه طاهره میگی عاما تا تاو کلا اسم همه رو هر طوری شده صدا میزنی

دایی جونی زحمت کشیدن که دستشون درد نکنه...

به به دست مامان مهناز درد نکنه...

هتل منتظران...

دختر عمه فاطمه و آیسا

ستایش دختر عمو و آیسا

باغ وحش شیراز کلی واسه خرسها و خرگوشها ذوق کردی

وای از مجتمع زیتون که یادم می افته ...ماشالا من و باباجی رو دیوونه کردی از بس بازی میخواستی و بغل هم نمی اومدی همش میخواستی خودت بری.. فقط بری

باباجی ... آیسا آخه دلت میاد؟؟؟؟؟؟

و در آخر تو راه برگشت...

سیر و سماق و سرکه

رفتم کنار برکه

برکه از اینجا دور بود

پُر از صدای قور بود

گفتم آهای قور قورک

عید شما مبارک

از قورباغه،دوتا قور

عیدی گرفتم به زور...

آهای آهای قور قورک عید همه فسقلی ها مبارکککککک

و باز هم من و تو در قلب خداییم...

پسندها (1)

نظرات (1)

خاله زری ( مامان آرمان)
20 فروردین 93 22:27
به به به معلومه که دخملکمون حسابی خوش گذشته همیشه لبات خندون باشه آیسا جونم آفرین به آیسا جونم که از الان همه رو به اسم خودشون صدا میزنه و میشناسه