سلام عشق کوچولوی مامان 23 ماهگیت مبارک عشقم یعنی دو روز دیگه23 ماهه میشی خانم تا تولدت چیزی نمونده... آیسای مامان از12 شهریور اومدیم همدان و یه مسافرت توپ داشتیم به شمال با دایی و زندایی و عسل و علی رضا و مامان مهناز که خیلی بهمون خوششششششششششش گذشت و مهمتر اینکه به شما خیلی خوش گذشت لحظه اولی که وارد ویلا شدیم رو هیچ وقت فراموش نمیکنم اونقدر ذوق کرده بودی و از این ور به اون ور میدویدی و جیغ میزدی و یه دفتر گرفته بودی دستت که مال عسلی بود و هی از همه میپرسیدی ای تیه ؟؟؟؟ای مال ایه؟؟؟وای الهی فدات بشم که کامل حرف میزنی و همش موجبات خوشحالی ما رو فراهم میکنی و اونقدر به دایی غلام و علی رضا وابسته شدی و هر دقیقه علی رضا مبردت دریا ... ...