آیساآیسا، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 25 روز سن داره

❤❤آیسا، طلایی موهایت گندم زار من❤❤

♥ ♥ آدا،بعضی وقتا هم آتا♥ ♥

1392/11/19 14:57
نویسنده : مامانی
324 بازدید
اشتراک گذاری

دوستت دارم

و عشق تو از نامم می تراود

مثل شیره ی تک درختی مجروح

در حیاط زیارتگاهی...

سلام دختر نازم...عشق کوچولوی مامان که دیگه داره واسه خودش خانمی میشه و من ...

باور کن این چند روزها تا نگات میکنم موهاتو میبندم (قربونت برم که دیگه یک کمی اجازه میدی موهاتو ببندم)گریم میگره و باز شکر میکنم که هستم و لحظه های زندگیم رو با تو میگذرونم...

آیسا جونی مامان کلمه ها و کارای جالبی بلد شدی اصلا باید یه فرهنگ لغت به نام آیسا درست کنم

دا دو=دایی جون

عاما=عمه

اَنا=انار

آماما=آمبولانس

سَ سَ=سلام(همراه با تکون دادن سر)

بَ بَ=بله

با=باز کردن هر چیزی

نفس مامان که اینقدر خوشگل نانای میکنه تا یه آهنگ شاد میاد زودی آیسا میاد وسط

عاشق تبلیغ بیبی تک هستی تا ووله ی تبلیغات میاد شما میگی بی بی اصلا جدیدا تا یه نی نی کوچولو میبینی میگی بی بی

شکلات رو با ولع تمام میخوری مثل دخترای خوب میشینی روی روفرشی و تا آخرش میخوری و وقتی تموم میشه دستاتو میگیری بالا که بشورمشون و میای اشپزخونه بعدش دستاتو میزنی به هم و میگی تَ او=یعنی تموم شد

عشقم یه سری کتاب داری که میو ها و وسایل نقلیه و حیوانات رو معرفی میکنه وقتب میاری باید 30 بار واست بخونیم و حتما باد من و باباجی انگشتمون رو بزاریم اونجایی که شما میگی و یه حرفهایی هم میزنی و بعد میری رو شکل بعدی و جالبه وقتی به دوچرخه میرسی میگی آدا(یعنی دوچرخه )چون خودت داری یعنی آیسا.همون دوچرخه آیسا

عشقم نمیدونم چرا همه چیز رو با جیغ میخوای دکتر میگه چون نمیتونی حرف بزنی جیغ میزنی الان که یک کمی میتونی کلمات رو نصفه نیمه بگی میبینم که کمتر جیف میزنی

وقتی غذا میخوای میگی به به و میشینی و محکم میزنی رو زمینی وسط پاهات(یعنی بشقاب غذا رو بزارم وسط پاتانت)

میگم آیسا صلوات بفرست :زبونت رو میاری بیرون و میبری تو آروم آروم میگی س س س

دیشب رفتیم شهر بازی و شما کلی بازی کردی و سوار اسب شدی کلی پیتکو پیتکو کردی

و منو دیوونه کردی چون به جرات میگم 30 بار از پله برقی رفتیم  بالا از اون ور اومدیم پایین آخریاش دیگه وارد شده بودی خودت میرفتی

یه پستونک جدید واست خریدیم همون مارک فقط شکل توت فرنگب داره و قرمزه شیطون بلا نمیخوردیش تا همین چند ساعت پیش گفتم چه خوب شاید دیگه نخوره  آخه اون یکی رو هم ندادم بهت گفتم پیشی برده (عزیزم هر وقت میگم پیشی برده بی  خیالش میشی قربون معصومیتت برم)اما دیدی ناچاری و خوردی

الانم بیدار شدی و داری همه چیزو به هم میریزی

راستی خوب هم نقاشی میکنی در و دیوار و پا ودستات رو...

دوستت دارم

آیسا دوباره کوچولو شده

راستی آیسا جدیدانا وقتی شیر میخوری و میخوابی دیگه شیشه شیرتو نمیدی تو بغلت میخوابونی

کاردستی باباجون که کلی واسش ذوق کرد

ای مو قشنگ من عاشقتمممممممممممممممممممممممممممممم

پستونک جدید آیسا

پیکاسوی مامان

این چه سبکیه مامانی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نوش جان...............................

تو را میبینم ...

میبوسم

نوازشت میکنم

برایِ تو خواب تعریف میکنم

تورا میبینم

بغل میکنم

تمام رویاهایم را میبینم

و به تمامِ آرزوهایم میرسم....

بازهم مثل همیشه من و تو در قلب خداییم...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)