هدیه ای برای من(آیسای گلم تولدت مبارک) غدیر خم عید تکمیل رسالت مبارک باد

امروز عرش یزدان زیب و صفا گرفته...زیرا که حق به مرکز امروز جا گرفته...

اندر غدیر خم گفتجبریل با ملایک...امروز دست حق را دست و خدا گرفته...

خجسته باد پیوند نبوت و امامت در نقطه اوجی به نام غدیر خم که غدیر گره محکمی است برای رشته دیانت...

عید ولایت بر تمام عاشقان و محبان امیرالمومنین مبارک...

یاد آور اولین روزی که خدا شما رو به من هدیه کرد و زمینی شدی...

اولین سال تولدت با بهترین اعیاد یکی شده عشق کوچولوی من..

بودنت هدیه ایست برای من برای بودنم برای... دل پروانه ایم...

عشق کوچولوی من تولدت مبارککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککک

سلام دختر نازم هزار هزار بار شکر که هستم و شب تولدت رو کنارتم...

ایشالا سالیان سال سالم و شاد  زیر سایه ی خدا و امیر المومنین زندگی کنی دختر قشنگم و من و بابایی هم کنارت باشیم...

امسال دو تا تولد داری یعنی فکر کنم هر سال همین بشه خوب جمعه واست جشن گرفتیم چون تموم سالنها فردا پر بود و دایی جونی جمعه رو رزرو کرده

تازه از شیراز رسیدیم اونجا هم واست جشن تولد گرفتیم که یه دفعه ای شد...

اول اینکه شما خیلی خیلی شیطون شدی تو راه کلی اذیت شدی و ذق ذق کردی

ما یه شب اصفهان موندیم که به شما خیلی خوش گذشتو باغ پرندگان بردیمت که کارایی که اونجا میکردی جالب و دیدنی بود و تمام صداهای پرنده ها رو تکرار میکردی خیلی بامزه بودی و نمیترسیدی و میخواستی بگیریشون

مامان مهناز و بابا محمد یه دوچرخه واست خریدن که خیلی دوستش داری دستشون درد نکنه

دایی جونی یه ست کاپشن شلوار خریده دستشون درد نکنه دایی جونی عشق منیییییییییییییییی متاسفانه  کوچولو شد و بردیمش عوضش کنیم که سایز شما نداشت و شنبه میاره پس عکسشو شنبه میزارم

بی بی هم یه پول قلمبه بهت هدیه داد که دستش درد نکنه میخوایم باهاش صندلی ماشین بخریم

عمه و عمو ها هم نقدی حساب کردن دست همه درد نکنه جبران کنیم

آیسا شیطونی عاشق خیار و اناری و به سختی میشه متقاعدت کرد که نخوری یعنی سیر نمیشی باید با گریه ازت بگیری در واقع اگر کلا انار و خیار بخوری سیر نمیشی بازم میگی د د د د د ب ب ب  یعنی بده

کلاغ و ب بیی رو صداشونو میگی الان گاو هم یاد گرفتی با اردک گاو رو میی بو بو بو

اردک رو میگی ک ک ک

دستت رو میزاری رو لپت و میگی باااای باااااااااای

با انگشتت شلیک میکنی کو کو

میگی سسس یعنی هیس انگشتتم میکنی تو بینی

همه رو میزنی و میی ات ات (با فتحه)یعنی دختر عمو ستایش رو خیلی میزندی و ات میکردی

رفتیه بودیم شیراز خونه یکی از دوستای باباجی دختر بیچاره از شما 15 روز بزرگتر بود کلا با هرچی جلو دستت بود اتش میکردی حتی وقتی بغل مامانش شیر میخورد  من و باباجی من بعضی وقتها

الکی خندینت که دیگه همه رو دیونه کرده مخصوصا بی بی جونی که هر دقیقه ازت میپرسید آیسا الکی بخند و شما میخندیدی

وقتی میافتی یا به یه جایی میخوری میگی او او ه اوه اوه لباتو قلمبه میکنی اصلا یه جور بامزه ای که دلم میخواد لهت کنم

عاشق شکلات کاکائویی ویفر با روکش کاکائو هستی

اسم منو صدا میکنی ای خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا آخه الان حق دارم بکشمت یا نه میگی لی لا

وقتی میخوام بیبیت کنم نمیزاری در میری به زور که مییرمت میگی آی لی لا  آی

تازه گیها دایی جونی رو هم صدا میکنی دا دا دا

کفشاتو پات میکنی نمی تونی ولی به زور میکنی پات قربون پاتانت برم نفسم

به پستونکت میگی م م م می

تا میگم الو هرچی دستت باشه میزاری رو گوشت میگی ا ا (با فتحه)

الان داری همه چیز رو به هم میریزی بای بای تا عکسای تولدت...

راستی جشنواره تاتر کودک تو همدان بود که من و باباجی شمارو بردیم و کلی رقصیدی و خوشحالی کردی

در ضمن شما الان صاحب 10 تا مروارید خوشگل و ناز هستی

هدیه مامن مهناز و بابا محمد خدا سایشونو از رو سرمون کم نکنه قربون دوگوشیهات برم نفسسس

ایشون عمو حمید مجری  یکی از برنامه ها

لباس محلی شیراز ترکهای قشقایی که بهش میگن لباس قری مال باران جون بود و شما پوشیدی کلی رقصیدی

مزرعه باباجی رفتیم ذرت خوردیم خیلی حال داد

قربون ذرت خوردنت برم عشقمممممممممممممممممممممممممممممممم

دختر عمو باران و ستایش و زینب و دختر عمه فاطمه

فریما و فاطمه جون دخترای دوست باباجی که فریما جون حسابی از دست شما کتک رو نوش جان کردن

الفبا برای سخن گفتن نیست...برای نوشتن نام توست اعداد...پیش از تولد تو به صف ایستاده اند تا راز زاد روز تولد تو را بدانند... تولدت مبارک عشق کوچولوی من

دوستت دارم و امشب بهترین شب زندگیمه و مثل همیشه من و تو ، تو قلب خداییم مخصوصا امشب که درهای آسمان باز است...