آیساآیسا، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 25 روز سن داره

❤❤آیسا، طلایی موهایت گندم زار من❤❤

غذا خوردن ماهک من

1392/2/7 14:27
نویسنده : مامانی
420 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عشق کوچولوی مامان.به سلامتی واکسنتم زدیم شب اول یک کمی اذیت شدی ولی خدا رو شکر که تموم شد یک کمی هم سرماخوردگی داشتی که اونم اکمروز خدا روشکر بهتر شده...مبارکت باشه عزیزم الهی دورت بگردم امروز 3 روزه که به شما فرنی با آرد برنجی که خودم درست کردم بهت میدم.قربون اون خوردنت برم 3 تا 4 قاشق با قاشق خودت اونم سر خالی میخوری بعد دهنتو میبندی و لباتو مثل پیر زن میچسبونی به هم که دیگه نمی خوام.خدا رو شکر بدت نمیاد.از خاله الهه هم ممنونم که تو درست کردن فرنی و اینکه کی و چطوری بهت غذا بدم خیلی کمکم میکنهماچماچماچماچماچ

آیسای مامان تازه گیها یه صدایی از خودت در میاری وقتی یه چیزی تو دستته و می افته یا میخوای که با باجی به شما توجه کنه یا یه چیزی ازت میگیریم میگی اه اه اه اه (با فتحه)و با فاصله یه جورایی خودتو لوس میکنی الهی قربون اون نازکردنات برم من دختر نازم.

یه بادکنک واست باد کردم دادم دستت کلی جیغ و داد راه انداختی همش میترسیدم نکنه تو دستت بترکه و بترسی از بس با دستات فشارش میدی بادشو کم کردم کلی واسش ذوق میکنی شما کلی تلاش میکنی که بهش برسی و با انگشتات فشارش میدی قربون هوشت برم.با خاله الهه حرف زدم  گفت بادکنک از لحاظ روانشناسی واسه بچه خیلی خوبه فدایی اون روانت برم من که روانیتم...

خلاصه اینکه خیلی خانم شدی و حسابی تنهایی مامانی رو پر کردی. مامان مهناز از صبح 2 بار واسه خاطر دلتنگی برای شما گریه کرده ...مامان مهناز جونم غصه نخور هفته دیگه ایشالا میایم(الهی بمیرم که از هم دوریم.........................

خاله ریزه و قاشق سحر آمیز...

الهی فدای اون خوردنت بشم آخه مامانی...

آیسا و بادکنک بازی...

قربون اون دستات برم الانه که بترکه عشقم...

عاشقانه عاشقت هستم و عاشقانه برایت مینویسم دوستت دارم هوارتا... و بازم من و تو تو قلب خداییم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامی آرمان (خاله زری )
8 اردیبهشت 92 16:32
جونم خاله جون نوش جونت گوشت بشه بره تو جونت ....
ایشالله زودی دندون در میاری باهاشون کباب غازو بو قلمون بخوری


مرسی خاله جونی دعا کن دندونام اذیتم نکنه
مامانی هستی و هیربد
9 اردیبهشت 92 17:42
اااااای شیرینم دورت بگردم مبارکه فرنی خوردنتون.نفسم امیدوارم دوست داشته باشی و غذاهای خوشمزه مامانی برات درست کنه جیگرم .اون کارارو نکن ببینمت یه لقمه می کنم میخورمت عسلم.


همین کارا رو میکنم که منو بخورید خاله جونی میدونید که چقدر از چفت و چوله شدن خوشم میاد....
زری
14 اردیبهشت 92 11:35
الهی من قربون اون شکل ماهت بشم همه کسم.جانم.زندگی


واااااااااااای مرسی خاله زری که بهم سر زدی