آیسا از اولین لحظه تولد تا حالا...
مامانی یه سری از عکساتو که تو وبت نذاشته بودم حالا واست میزارم. دوستت دارم عشقم
دنیا منتظر تولدی دیگر است تا فرشته ای دیگر را زمینی کند...
اولین لحظه تولد...
آی جوجوووووووووووووووووووووووووووووووووووووو....
آیسا جونی این عکسها رو من تو بیمارستان بودم گویا شما هم خیلی بی قراری میکردی ... میخواستم خودم شما رو واسه مراسم شیرخواره ها تو ماه محرم ببرم که قسمت نبود و من تو بیمارستان بودم تلویزیون که روشن میشد من همش گریه میکردم واسه همین هم اتاقیهام تی وی رو خاموش میکردن خدا واسه هیچ کس اینطوری نخواد چه لحظه های تلخی بود هنوز هم مزه بد اون روزها رو احساس میکنم ایشالا امسال اگه عمری باشه خودم میبرمت .دست خاله نازی درد نکنه که این لباسها رو واسه شما خرید و تنتون کرد...
قبولت باشه نفسم.ایشالا امام حسین حافظت باشه گلم.حافظ شما و همه نی نی ها...
حموم عافیت عزیزم....