9 ماهگی مو طلایی مامان
نه ماهگیت مبارک عشق کوچولوی من
سلاااااااااااام .الهی قربونت برم شرمنده که دیر به دیر میام راستش بابا محمد دوربین رو با افطاری واسمون فرستاد همین اول ماه رمضون .تنبلی من بود که عکساتو نذاشتم...
عشق مامانی خیلی خانم شدی و با مزه کلی کارای باحال مکنی فقط دوست دارم بشینم و نگات کنم...
مثلا با هر چی که جلوی دستت باشه دالی میکنی چند شب پیشا مهمونی بودیم شما با شال مامانی که سرم بود با خاله کیمیا دالی میکردی بعدشم یه چشمت بیرونه که ببینی طرف چی کار میکنه یا مثلا با ساک دستیت که سوراخ سوراخه دالی میکنی یا با پشه بند تختت
تا میگیم دست دستی تند تند دست میزنی حتی وقتی مامان مهناز از پشت تلفن واست میخونه دس دسی شما تند تند دس دسی میکنی
تا میبرمت جلوی در زودی بای بای میکنی دستت رو تکون میدی و جیغ میزنی
الهی قربونت برم که کلاغ پر هم بلدی و تا انگشتم رو میزارم شما هم انگشت خوشمزتو میاری و بلند بلند یه چیزایی میگی همش میگی گیلا گیلا. قیل قیل ...قربون حرف زدنت برم آخه عشققققققققققققم
عاشق توپهای بیلیارد هستی هر وقت باباجی میبردت پایین سالن ورزشی سرو صدا میکنی واسه توپها بعدشم میگیری و محکم میزنی به هم ...
تازشم با باجی واست تاب خریده وصلشم کردیم حسابی خوش میگذرونی تو تابت
الهی بگردم که خیلی دوست داری با نی نی ها بازی کنی واسه همین وقتی غزل یا شادی جون میان خونمون کلی ذوق میکنی
راستی چند وقته شبا دیر میخوابی و صبح تا 12 میخوابی منو میگی بابا جی بیچاره که صبح زود میره سر کار
نفس مامان همیشه دوستت دارم برای همیشه دوستت دارم
حالا عکسای گلکم
این مال مسابقه آشپزیه که برگزار شد و شما تو مراسم کلی شعر خوندی
حموم عافیت عشقم
ایشونم طاها جون
کلا با نی نی ها خوب ارتباط برقرار میکنی با دانیال جون که کلی بازی کردی
هندونه مامان میشه یه قاچ ازت بخورم؟؟؟؟؟؟؟
قربون دالی کردنت برم
تمام لحظه هایم با توست و تو به تمام لحظه هایم رنگ زندگی بخشیدی اصلا تو صاحب لحظه های ناب منی... عاشقانه دوستت دارم و باز هم من و تو ،تو قلب خداییم...