سیسمونی
سلام بچه ها، بزرگترا
بابایی من چند روز قبل رفته بود عسلویه( من که نمیدونم کجاست ولی میگن خیلی خیلی گرمه، بر عکس همدان که خیلی خنکه).
من که نمیدونم واسه چی رفته بود، اصلا من چکار دارم برا چی رفته بود ولی ما رو تنها گذاشتو رفت.
ولی ، ولی خیلی دلم براش سوخت
اخه اخه 12 ساعت تمام و بدون وقفه رانندگی کرده تا اونجا تو این گرما
تازشم بعد از اتمام کارش رفته بازار برای من خرید
برام رو تختی، پتو و یه عالم چیزای دیگه خرید کرده
البته هنوز ندیدیمش چون نیومده خونه که بیاره ولی قراره چند روز دیگه بیاد
اخیش کی میایی بابایی
من منتظرم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی